سامانچی قیزی (دختر کاه فروش)/ نسترن خاتون می گفت و می گریست و صدای گرفته و غمبارش در فضای تیره و مرطوب انبار انعکاس می یافت...
1 2 3 4 5
عنوان بررسی *
متن بررسی *
0 نظر