کتاب قتل آسان است : لوک فیتزو ویلیام از پله ها پایین می آمد و به طرف بارانداز می رفت. از خودش پرسید انگلستان به نظرش چطور جایی است؟ در مدتی که در انبار گمرک منتظر بود این سوال ته ذهنش وجود داشت. ولی وقتی سرانجام سرجایش توی قطار بندر نشست، ناگهان این سوال برایش جدی تر شد.
0 نظر