کتاب خورشید اسکورتا: به شامگاهی، در امتداد تپه ای راه می رویم در سکوت. در تاریک روشنای غروب خورشید که نور از پا در می آید. پسرعمویم با جثه ای عظیم، در لباسی سراسر سپید با گام های آرام پیش می رود، با چهره ای آفتاب سوخته، بسیار کم حرف.
1 2 3 4 5
عنوان بررسی *
متن بررسی *
0 نظر