کتاب گورستان غریبان/ از قهوه خانه ای به ظاهر متروکی گذشتیم. انتظار داشتم برای ناهار توقف کنیم، ولی تصمیم گیرنده کاکه هومر بود، که جلو بود و او انگار به مصلحت ندانست. به راه خود ادامه دادیم.
1 2 3 4 5
عنوان بررسی *
متن بررسی *
0 نظر