کتاب آسایشگاه/ بهش گفتم: نه، جانم ... آخه تو چطور همچین فکری کردی؟ این جا آسایشگاهه. مادر 6457 گفت: آهان. که این طور. خب، مگه ین جا به اندازه ی کافی آسایش نداشت که باید می بردنش استراحتگاه؟ گفتم ای بابا، خانم 6457، موضوع به این سادگی هام که فکر می کنی نیست ...
0 نظر