کتاب شبی در میان مرده ها/ آنی تا چند لحظه گیج بود. باز هم جای جنازه ها را عوض کرده بودند. تختی که شب قبل زیرش قایم شده بود دیگر آنجا نبود. به جایش یک چیزی شبیه کمد گذاشته بودند. آنی چند لحظه سر جایش ایستاد تا چشمهایش به تاریکی آنجا عادت مند و بعد بتواند موقعیتش را پیدا کند.
0 نظر