کتاب پرده های نای/ یا همی دانی و نازی می کنی ... قاصدا قطع طرازی می کنی ... ای بسا نازا که گردد آن گناه ... افکند مر بنده را از چشم شاه ... ناز کردن خوش تر آید از شکر ... لیک کم خایش که دارد صد خطر ... ایمن آباد است آن راه نیاز ... ترک نازش گیر و آن ره بساز.
0 نظر