کتاب دختری مینیاتوری بودم:او که لب بست و دم از راز نزد می شکند/هیچ کس سنگ بر آن پنجره ی باز نزد/قسمت از اول خط ساز مخالف می زد/درد این است به میل دل من ساز نزد....
1 2 3 4 5
عنوان بررسی *
متن بررسی *
0 نظر