کتاب آتش از پشت شیشه/ پاهایم سست بود و توان کشیدنم را نداشت. به اتاق سام رفتم. روی تخت جلو بازی کامپیوتری خوابش برده بود. برخلاف معمول بیدارش نکردم تا دست و صورتش را بشوید و لباس خواب بپوشد. آی پدش را از دستش گرفتم و پتو را رویش کشیدم.
1 2 3 4 5
عنوان بررسی *
متن بررسی *
0 نظر