دسته بندی ها

بازگشت مومیایی

کد شناسه :213450
بازگشت مومیایی

کتاب بازگشت مومیایی/ ساری دست به سینه ایستاد. چشمانش را باریک کرد و به در هرم خیره شد. باد هم چنان می وزید و ماسه ها را به صورت او می پاشید و موهایش را پریشان می کرد.ولی او دستی به نمی زد و تلاشی برای پاک کردن ماسه ها نمی کرد.

بررسی و نظر خود را بنویسید

1 2 3 4 5

 *

 *

0 نظر