کتاب بهلول : بهلول گرفت قلیونو کشیدن. وقتی که قلیون نو کشید گفت خوب پیرمرد درد تو بگو ببینم برای چی گریه می کنی ؟ گفت : حالا که پس دردرمو می پرسی من تاجر بودم. تاجر آهن اول تاجر بودم آهن زیاد خریدم تو کاروانسرا قایم کردم....
1 2 3 4 5
عنوان بررسی *
متن بررسی *
0 نظر