کتاب درخت بیدکور و دختر خفته/ سرو صداها مثل دودی سراسر اتاق را فرا گرفت. یک بار دیگر به خاطراتم بازگشتم. او خودکار کوچکی در جیب جلو پیراهنش داشت. حالا به یاد می آورم که از آن خودکار برای نوشتن چیزی روی دستمال کاغذی استفاده می کرد.
1 2 3 4 5
عنوان بررسی *
متن بررسی *
0 نظر