کتاب خلوت خلود/ باران هم مثل سیل از آسمان سیاه شب می بارید ... کمی دور میدان نور گشتم و بعد به مقصد یکی از خیابان های ساحلی راهنما زدم ... راهنما شروع به زدن کرد ... تک ... تک ... تک ... با خودم فکر کردم یعنی صلاح هست این وقت شب بروم لب دریا؟ ... راهنما همچنان می زد...
0 نظر