کتاب سال ها/ مارتین به خود گفت اما دیر میرسم، چرا که مقابل ماربل آرچ راه تاکسی مسدود شده بود. او به ساعت خود نگاه کرد. تازه هشت و نیم بود. تاکسی دوباره به راه افتاد و او اندیشید ولی هشت و نیم یعنی هشت و چهل و پج دقیقه.
1 2 3 4 5
عنوان بررسی *
متن بررسی *
0 نظر