کتاب داستان های کوتاه امریکای لاتین : نمازخانه مرا به یاد مراسم عشای ربانی انداخت. فکر کردم دیگر وقت رفتن است و می خواستم همین را به او بگویم. انگار دهانم را هم باز کردم اما دوباره بستمش دلم می خواست باز بنشینم و به حرف های او گوش کنم....
1 2 3 4 5
عنوان بررسی *
متن بررسی *
0 نظر