کتاب خاطرات دکتر قاسم غنی/ چهارده پانزده سال پیش بود که در یک دکان سمساری دفتری دست نویس نظرم را جلب کرد. دفتر را فقط به اشتیاق تصاحب یک نسخه خطی خریدم. اما بعد از اینکه چند صفحه ای از آنرا خواندم، متوجه شدم که سندی به دست من افتاده که دانستن مطالب آن در آن روزگار وحشت و اختناق، گناهی نابخشودنی است.
0 نظر