کتاب یک زندگی: خاطرات مادربزرگ سان تر/ در شهرهایی که او از آن ها می گذشت، اوضاع ظاهرا از این هم اسفبارتر بود. فقر در هوایی خفه تر و متعفن تر ز روستا، در کلبه های پست و محقر می لولید، بی آن که احدی از بیم شمشیر سواره نظام بتواند چیزی مطالبه کند و یا زبان به شکوه و اعتراض بگشاید.
0 نظر