 
                    کتاب مثل جوهر در آب/ در آن روزهای بی خیال ... خیال داشتم بزرگ که شدم ... کنار پنجره قطاری بنشینم ... که از کنار تمام دریاهای جهان ... آرام می گذرد ... و در شهری ... ایستگاه پر مسافری دارد ... باید اعتراف کنم ... هنوز که هنوز است ... منتظر آن روزم که بزرگ ... و آماده ی سفر شوم ...
0 نظر