دسته بندی ها

عباسو

کد شناسه :289205
عباسو
  • ناشر :
  • شابک :
    9786225665361
  • کد کتاب :
    289205
  • مولف :
  • نوبت چاپ :
    1
  • سال چاپ :
    1402
  • قطع :
    رقعی
  • نوع جلد :
    شومیز
  • تعداد کل صفحات :
    184
  • وزن :
    190
  • قيمت :
    1,100,000 ریال 825,000 ریال

حسین حالا داشت فاطی را بعد از شصت سالی که با هم زندگی کرده بودند، می‌دید. هیچ وقت فاطی را ندیده بود. چون او همیشه حاضر بود. روی اجاقی که تمام آشپزخانه همان بود، غذا می‌پخت. شیر می‌دوشید. ماست می‌بست. پنیر می‌ساخت. کشک و تُلِف درست می‌کرد. از آب کَره می‌گرفت تا کسی بی‌قوت نماند. از صحرا بافه‌بافه علف می‌چید و جلوی گاو و گوسفند می‌ریخت. کوزه را پُر می‌کرد و زیر سایۀ دیوار می‌گذاشت. از صحرا بوته‌بوته خار جمع می‌کرد تا اجاق‌شان بی‌آتش نماند. حسین هنوز بیدار نشده بود که بساط چایی‌اش را آماده می‌کرد. روزی چندین و چند بار، پشته و سرازیری و سربالایی تیز و تند آن را بالا و پایین می‌کرد. سرش که درد می‌گرفت، به کسی نمی‌گفت. یک تکه پارچۀ محکم به سر و پیشانی‌اش می‌بست و می‌رفت سرِ کاری که تمامی نداشت. فاطی تمام عمر روی پا بود. از بس راه رفته بود، انگشت‌هایش از فرم افتاده بود. کمتر می‌نشست، چون فرصت نشستن نبود. حتی بارِ هیزم و بوته‌های خار را هم از بیابان می‌کَند و می‌آورد. طفل در آغوش، هم شیر می‌داد و هم شیر می‌دوشید. فاطی یک زن بود، امّا تمام وظایفش مردانه بود. لگد می‌خورد و دَم برنمی‌آورد. حالا با مُردنش حضور یافته بود. مادر بود. دلش برای عباسو می‌سوخت. کار، مجال محبت کردن به او نمی‌داد. امّا توی دلش غوغا بود. عباسو بچه‌اش بود. وقتی حامله‌اش بود، هر تکانی که در شکم می‌خورد، دلِ فاطی آرام می‌گرفت. این بچه برایش بار نبود. حس می‌کرد که این جنین است که دارد سنگینی او را می‌کِشد. بارها این را به خواهرِ شوهرش ـ کوکب ـ گفته بود.

بررسی و نظر خود را بنویسید

1 2 3 4 5

 *

 *

0 نظر