 
                    فانته تأثیر زیادی روی من گذاشت، فانته خدای من بود و من می دانستم که خدایان باید تنها رها شوند، کسی نباید به در خانه هایشان بکوبد. چیزهای بیشتری راجع به ماجرای جان فانته وجود دارد و آن ماجرای بخت خیلی بد و سرنوشت افتضاح و شجاعتی بی نظیر و ذاتی است. یک روزی این داستان تعریف خواهد شد، اما احساس می کنم که او نمی خواهد من این داستان را اینجا تعریف کنم. اما اجازه دهید بگویم که شیوه ی کلامی و شیوه ی زندگی او عین هم هستند: قوی و پسندیده و صمیمی. همین اندازه کافی است. حالا این کتاب مال شماست.
0 نظر